اين روزها..
روزهاي...
نمي دانم اسمش را چه گذارم....
اما روزهاي پر بارانيست...
هم هواي اينجا ابريست....هم هواي دلم...
بي اختيار مي بارم...بي دليل...بي هوا...
اگر به باران رسيده بودم...
اگر از باران گذشته بودم....
حيف كه باران راهم را بست...
سيل تمامي اميدم را با خود برد...
مثل باد كه يادم را برد...
مثل آفتاب كه مرا سوزاند...
انگار...
ابر و باد و مه و خورشيد و فلك در كارند....


کافه سیگار روی عکس کلیک کنید
|